چکیده
انگیزه یکی از عوامل مهم در یادگیری به شمار می آید، که باعث
می شود یادگیرنده بر اساس نیاز و علاقه فردی خود به سمت یادگیری گرایش پیدا
کند. دانش آموزان در درس هایی موفقیت بیشتری کسب می کنند که نسبت به آن
موضوعات علاقه و انگیزه بیشتری دارند. انگیزه موفقیت در کارها و تحصیل را
به وجود می آورد و به همین تناسب، موفقیت بیشتر باعث انگیزه
بیشتر برای ادامه کارها و تحصیلات را فراهم می آورد. یافته های تحقیقاتی
متعدد نشان داده اند که موفقیت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و هم از عوامل
محیطی و موقعیتی مثل انگیزش تحصیلی متاثر است(برنشتاین و میر[۱]، ۲۰۰۵).
انگیزش دانش آموز برای یادگیری معمولاً به عنوان تعیین کننده اصلی در موفقیت و کیفیت برون داد یادگیری در نظر گرفته می شود. پژوهش ها نشان داده اند که ادراک شایستگی دانش آموز با افزایش مراحل تحصیلی کاهش پیدا می کند. این کاهش به عوامل مختلفی از جمله رقابت بیشتر، توجه کمتر معلم به پیشرفت انفرادی دانش آموز و استرس های ناشی از تغییر مدرسه نسبت داده می شود (به نقل از کامارودین[۲] و همکاران، ۲۰۰۹). برخی از مطالعات نیز نشان داده اند که حل مسئله، خلاقیت و درک عمیق یادگیری نیازمند سطوح بالایی از هیجان های مثبت و انگیزش درونی است (مور[۳]، ۲۰۰۵).
منبع : مقاله انگیزش تحصیلی
چکیده
امروزه با پیشرفت فناوریهای رایانه و شبکه هر کسی قادر خواهد
بود هر چیزی را در هر زمانی و مکانی یاد بگیرد که این امر در سایه نظام
جدیدی از آموزش به نام آموزش الکترونیکی صورت می گیرد. در واقع محیط های
آموزش حضوری یا سنتی به دلایلی همچون تشویق یادگیری انفعالی، نادیده گرفتن
تفاوت ها و نیازهای یادگیرندگان، توجه نکردن به مهارتهای حل مساله، تفکر
انتفادی یا دیگر تفکرات سطح بالا مورد انتفاد قرار گرفته اند. در مقابل،
پیشرفتهای جدید در تکنولوژیهای مبتنی بر اینترنت چالش ها و فرصت هایی را
برای آموزش مجازی فراهم آورده اند. با پیدایش اینترنت و شبکه جهانی وب روش
دیگری برای آموزش پیش پای فراگیران قرار گرفت، روشی قابل تامل و بررسی برای
جهانیان. عده زیادی نگران مسائلی هستند که مانع یادگیری و تدریس اثر بخش
مجازی می شوند. این نگرانی ها شامل تغییر ماهیت فناوری، پیچیدگی های سیستم
های شبکه ای، کمبود پایایی محیط های یادگیری الکترونیکی و فهم محدود از
چگونگی استفاده موفق یادگیرندگان از فناوری اطلاعات و ارتباطات و در نتیجه
تفکر مدیران برای انتخاب و پذیرش این فناوری به سازمان های خود می باشند.
در حوزه فناوری آموزشی نیاز به دانستن مستمر است چون فناوری دائماً تغییر
می کند. آموزش الکترونیکی هنوز برای خیلی از سازمان ها حوزه ای جدید در فناوری آموزشی محسوب می شود. (راد ۱۳۹۱)
در سال های اخیر، موج فزاینده بهره گیری از فناوری اطلاعات با هدف افزایش بهره وری، کشور ما را نیز فراگرفته و بسیاری از سازمان ها برای استفاده از مزایای فناوری اطلاعات، سرمایه گذاری های زیادی انجام داده اند. بی شک با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، به کارگیری فناوری های اطلاعات و ارتباطات، در انتقال دانش و اطلاعات و همچنین تحقق اهداف و رسالت های آموزش های مداوم در سازمان ها، نقشی حیاتی ایفا می کند. (مددی ۱۳۹۳)
منبع: مقاله آموزش الکترونیکی
چکیده
بازارگرایی فرهنگ سازمانی است که به کارا ترین و اثربخش ترین
شکل ممکن باید خلق رفتارهای مورد نیاز جهت خلق ارزش برتر برای خریدار شود و
در نتیجه موجب استمرار عملکرد برتر کسب و کار گردد ، (Narver
&slater,1990,p.21). بازارگرایی خلق هوشمندی بازار مرتبط با نیازهای
جاری و آتی مشتریان، انتشار این هوشمند ی در درون و بین واحدها و پاسخگویی
کل سازمان به این هوشمندی است که در کل گستره سازمان جریان دارد، (Kohli
& jaworsky , 1990 , p.6).
مقدمه
در این مقاله به بررسی بازارگرایی
در چهاردسته کلی می پردازیم.در دسته ی اول به تعریف بازارگرایی که به این
پرسش پاسخ داده شده است :بازارگرایی چیست؟ (Van Raaij & Stoelherst
,2008,p.1266) در دسته دوم به مسئله ی اندازه گیری پرداخته می شود.دراینجا
تمرکز بروی توسعه وساخت مقیاس ها میباشد . به این موضوع می پردازد که
چگونه سازه ی بازارگرایی رامی توان عملیاتی وسنجش کرد (Van Raaij &
Stoelherst ,2008,p.1266) . در دسته سوم موضوع مدل های مفهومی دررابطه
بابازارگرایی جای می گیرد . در اینجا تمرکز عمده بروی علت ومعلول های
بازارگرایی می باشد .دراین قسمت با پیش نیاز ها وپیامد ها ونتایج بازارگرایی
سروکارداریم(Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266) . دردسته ی چهارم
به مسئله پیاده سازی پرداخته می شود .دراینجا تمرکزبرروی اقدامات مدیریتی
جهت پیاده سازی بازارگرایی می باشد .دراین ادبیات پاسخگوی این مسئله است :
شرکت ها چگونه می توانند بیشتر بازارگرا شوند؟(Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266)
منبع : مقاله بازارگرایی
چکیده
بازاریابی یعنی مدیریت بازارها به شکلی که منجر به ارتباط
سودآوری با مشتری شود. به هر حال، ایجاد این ارتباطات نیاز به تلاش دارد.
فروشندگان باید به جستجوی خریداران بپردازند، نیازهای آنها را شناسایی
کنند، پیشنهادهای بازاریابی
خوبی طراحی کنند، قیمت را مشخص کنند، به آنها اطلاع بدهند، انبار کنند و
تحویل دهند. کارهایی مثل توسعه محصول، تحقیقات، ارتباطات، توزیع، قیمت
گذاری و خدمات رسانی، فعالیتهای اصلی بازاریابی می باشند.
آمیخته بازاریابی مجموعه ای ازابزارهای قابل کنترل بازاریابی است که سازمان آنهارادرهم می آمیزدتاپاسخگوی بازارهدف باشد ودربرگیرنده همه کارهایی است که سازمان می تواندانجام دهدتابرمیزان تقاضا (برای محصولاتش) اثربگذارد(Helmand Gritsch,2014). در واقع منظور ازآمیخته این است که بین این اجزاء می بایست یک نگرش سیستمی وهماهنگ برقرار باشد تا بتوانند در تاثیرگذاری ومتقاعدسازی مشتریان مؤثرباشند.به عبارتی،محصول مناسب باقیمت مناسب ازنظرمشتریان باتوزیع مناسب وبه کارگیری شیوه های ارتباطی مناسب همگی باهم عمل می کنند.
در واقع مدیران بازاریابی بایدیک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان وایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند(دویلی، ۱۹۹۵). برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع،توزیع، کارکنان، امکانات و دارائیهای فیزیکی، مدیرت باجه یا فرآیند و بهره وری و کیفیت خدمات تشکیل میشود.اینها که به آمیخته بازاریابی خدمات۸P معروفند، مهمترین نوع بخشهایی هستندکه مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش وسودآوری، منابع شرکت را به آنها تخصیص میدهند (Keramati et al., 2012).
منبع : مقاله بازاریابی خدمات
چکیده
بازاریابی را می توان به دو دسته بازاریابی معاملاتی و بازاریابی رابطه ای
طبقه بندی کرد. بازاریابی معاملاتی به عنوان یک نگرش کوتاه مدت که فقط روی
معاملات فعلی تمرکز دارد، تعریف شده است. در بازاریابی معاملاتی تمرکز روی
فروش و ویژگی های محصول است و خدمت به مشتری، وفاداری و تعهد مشتری اهمیت
کمتری دارد و کیفیت تنها با عملیات تولید ارتباط دارد. تعریف انجمن
بازاریابی آمریکا از بازاریابی رابطه ای عبارت است از: بازاریابی رابطه ای ،
بازاریابی با هدف آگاهانه برای توسعه و اداره روابط بلند مدت و قابل
اعتماد با مشتری ها، عرضه کنندگان و توزیع کنندگان و سایر عوامل موجود در
محیط بازاریابی می باشد(سالار و همکاران، ۱۳۹۱: ۵۸).
بازاریابی رابطه مند اولین بار در دهه ۱۹۸۰ توسط تنی چند از صاحبنظران بازاریابی مطرح شد. گرونوس[۱](۲۰۰۰)، معتقد است زمانی یک ارتباط توسعه مییابد که با همه مشتریان یا در نهایت با مهمترین مشتریان تماس برقرار شود و تعاملات رابطهمند باشند.
بازاریابی رابطهمند مستلزم ایجاد، حفظ وارتقاء و در صورت ضرورت خاتمه ارتباط با مشتریان است، به طوری که اهداف هر دو طرف درگیر در رابطه تأمین شود. بنابراین، سازمانها، جهت ایجاد یک رابطه، میبایست فرآیندهای ارتباطی و تعاملی مورد نیاز را به وجود آورند.
بازاریابی رابطهمند، هم استراتژیهای دفاعی و هم تهاجمیرا در بر میگیرد. بازاریابی تهاجمی به جذب مشتریان جدیدی میپردازد که شامل جذب مشتریان بالقوه یا ترغیب و جذب مشتریان رقیب میشود. در مقابل بازاریابی تدافعی به دفاع از سهم بازار و حفاظت از مشتریان ارزنده میپردازد.به عبارت دیگر، استراتژیهای دفاعی در تلاش اند تا مشتریان کنونی را حفظ و کسب وکار بیشتری را با آنها ترتیب دهند(میرراشد، ۱۳۹۲: ۶۲).
منبع : مقاله بازاریابی رابطه مند